توانمندسازی زنان و توسعه کسب و کار بخش خصوصی

توانمندسازی زنان و توسعه کسب و کار بخش خصوصی

 پيگيري اهداف اجتماعي از مسير بازار آزاد

«ایرینا نیکولیک» و «لین تالینتو»

مترجمین: مینا طاهری* و مهدی صمیمی**

منبع: مک‌کینزی کوارترلی

کمپانی‌هایی که در کشورهای در حال توسعه به سرمایه‌گذاری روی پروژه‌های اجتماعی مرتبط با توانمندسازی زنان می‌پردازند، نه تنها به دریافت‌کنندگان حمایت یعنی زنان کمک می‌کنند، بلکه به بهبود رونق کسب و كار خود نیز کمک می‌کنند.

تعداد محدودی از کمپانی‌ها در جهت توانمندسازی زنان در کشورهای در حال توسعه، سرمایه‌گذاری اجتماعی می‌کنند، اما ما بر این باوریم که اینچنین فعالیت‌هایی برای همه کمپانی‌ها سودمندی اقتصادی نیز به همراه دارد. ما در پژوهش جامع خود [1]، کشف کرده‌ایم که کمپانی‌های خصوصی می توانند سود اقتصادی قابل ملاحظه‌ای را از این طریق نه تنها برای زنان و جوامع آنها بلکه برای خود کمپانی‌ها فراهم کنند؛ منفعتی که از طریق توسعه بازار، بهبود کیفیت یا افزایش تعداد نیروی کار فعلی یا پتانسیل (برای نمونه جذب استعدادها) و نیز از طریق حفظ یا بهبود اعتبار و شهرت کمپانی مورد نظر حاصل می‌شود.

زنان در اقتصادهای در حال توسعه، علاوه بر مواجهه با موانع بسیاری مشابه موانع زنان در دیگر کشورها، با موانع اضافی دیگری که عمدتا در زمینه امنیت اقتصادی متمرکزند نیز، مواجهند. در برخی موارد این مشکلات بی پرده و سرراست هستند. برای مثال در بسیاری از مناطق توسعه‌نیافته، کودکان دختر مواد غذایی کمتری نسبت به پسرها دریافت می‌کنند و از آموزش ابتدایی و دبیرستان نیز کمتر بهره‌مند می‌شوند. در سایر موارد مشکلات بسیار پیچیده‌ای گریبان زنان را گرفته است، مانند اینکه در بسیاری از کشورها زنان برای تصمیم‌گیری در مورد نحوه هزینه پولی که خودشان به دست می‌آورند، کنترل دارایی‌های‌شان یا درخواست وام با مشکل مواجهند؛ مشکلاتی که معمولا به علت مقررات یا سنت‌های فرهنگی قدیمی ایجاد می‌شود، مانند عرف‌هایی اجتماعی که زنان را از دسترسی مطمئن به حساب‌های بانکی محروم می‌کند.

 

نقش برنامه‌های توانمندسازی زنان در رشد و توسعه اقتصادی

پتانسیل‌های به کار گرفته‌ نشده زنان در جوامع درحال توسعه، به طور معناداری به رشد اقتصادی لطمه می‌زند. مطالعه‌ای که اخیرا صورت گرفته، تخمین می‌زند که نرخ آموزش و نیز نرخ حضور کمتر زنان و دختران در بازار کار در کشورهای غرب آسیا، 6/1 درصد از تفاوت در رشد تولید ناخالص ملی بین شرق و غرب آسیا را توضیح می‌دهد. از طرف دیگر، زنان

تحصیل کرده و دارای درآمد، به طور خاص کاتالیست‌های (تسریع و تسهیل‌کننده‌های) قدرتمندی برای توسعه هستند؛ چرا که براساس پژوهش‌های متعدد، زنان بیشتر از مردان تمایل دارند که درآمد خود را برای سلامت اعضای خانواده و تحصیلات آنها خرج کنند.

تحقیقات ما نشان داده است، کمپانی‌هایی که سرمایه گذاری‌های دارای اهداف اجتماعی آنان در زمینه پروژه‌های توانمندسازی زنان در اقتصادهای در حال توسعه متمرکز است، نه تنها به زنان تحت پوشش و جوامع آنها، بلکه به خودشان نیز منفعت می‌رسانند. براساس نتایج نظرسنجی موسسه مک‌کینزی از مدیران ارشد شرکت‌های بزرگ دنیا، 34 درصد از شرکت‌کنندگان در این نظرسنجی معتقدند که اینچنین سرمایه‌گذاری‌هایی منجر به افزایش سود اقتصادی شرکت شده است و در حدود 83 درصد نیز انتظار دارند که اجرای چنین برنامه‌هایی در بلندمدت منجر به کسب منفعت اقتصادی برای شرکت‌شان شود [2].

پژوهش خود ما نشان می‌دهد که کمپانی‌های بخش خصوصی می‌توانند با توجه به برخی نکات علمی و منطقی، حتی منفعتی بسیار بیشتر از آنچه که انتظار دارند را، به دست آورند.

برای مثال افزایش سطح سواد به طور مشخص و آشکار منجر به افزایش بهره‌وری نیروی کار می‌شود، ولی فراهم کردن دارو برای خانواده کارکنان نیز همین اثر را دارد گرچه ممکن است در نگاه اول این‌طور به نظر نرسد. آنگلو آمریکن (Anglo American) یک کمپانی فعال در زمینه معدن است که در پروژه‌های معدنی خود در مناطق به شدت توسعه‌نیافته، برای افراد تحت سرپرستی کارکنانش به خصوص زنان و کودکان داروهای ضد ویروس HIVرا فراهم می‌کند. این اقدام منجر به افزایش وفاداری کارکنان (حفظ کارکنان) و نیز کاهش تعداد روزهای غیبت کاری کارکنانی شده که مجبور بودند برای مراقبت و پرستاری اعضای بیمار خانواده، در منزل بمانند. همچنین مرگ و میر نوزادان در میان این خانواده‌ها نیز کاهش یافته است.

کمپانی‌های بخش خصوصی می توانند در برنامه‌هایی که هدفشان کمک به زنان و دختران در بهبود کیفیت زندگی است، سرمایه‌گذاری کنند. این کمک‌ها می‌تواند در تمامی دوره‌های نوزادی، تحصیلات، آمادگی برای کار، و نیز در طول دوره کاری ادامه یابد و نیز برای تضمین امنیت مالی زنان و دختران به کار گرفته شود. برای هر مرحله از زندگی زنان، مجموعه اقداماتی در نظر گرفته شده که طیفی از مراقبت‌های پیش از تولد و واکسیناسیون دوره نوزادی تا فراهم کردن تضمین حساب‌های مالی (که کارکنان زن بتوانند بر درآمد و دریافتی بازنشستگی خود کنترل داشته باشند) را شامل می‌شوند. کمپانی‌های مختلف معمولا این اقدامات را به تنهایی انجام نمی‌دهند، بلکه در این راه از خود زنانی که قصد حمایت از آنان را دارند، سازمان‌های غیردولتی با تجارب مرتبط و همچنین دیگر کمپانی‌ها با علایق مشابه، کمک می‌گیرند.

 

مثال‌هایی از برنامه‌های شرکت‌های خصوصی برای توانمندسازی زنان

به عنوان یک مثال بسیار جالب، می‌توان به پروژه بزرگ کمپانی «هندوستان له‌ور» تحت عنوان «شاکتی» اشاره كرد. در چارچوب این پروژه خلاقانه، کمپانی مذکور کوشیده است تا علاوه بر ایجاد موقعیت‌های شغلی انبوه برای زنان در مناطق مختلف هند، شبکه توزیع گسترده‌ای نیز برای دستیابی به بازارهای دورافتاده‌ترین مناطق هند برای خود فراهم سازد. به این ترتیب پروژه «شاکتی» می‌کوشد تا اهداف اجتماعی و نیز اهداف اقتصادی را با یکدیگر تلفیق سازد.

از سال 2000 در چارچوب این پروژه، وام‌های کوچکی به زنان روستایی ارائه شده است تا آنان توزیع‌کنندگان مستقیم محصولات کمپانی

«هندوستان له‌ور» در خانه‌ها شوند. بخش قابل توجهی از این روستاها به اندازه‌ای دورافتاده هستند که در شرایط عادی بخش قابل توجهی از شرکت‌های رقیب از توزیع محصولات خود در این مناطق چشم‌پوشی کرده‌اند. با توجه به آنکه کمپانی «هندوستان له‌ور» محصولات خواربار متنوعی را تولید و بسته‌بندی می‌کند، این لشکر نیروی فروش جدید، میزان فروش را در مناطق روستایی به طور معناداری افزایش داده است. این در حالی است که دسترسی به بازار مناطق روستایی از طریق روش‌های حمل و نقل معمول، به دلیل پراکندگی زیاد جمعیت، بسیار گران تمام می‌شود. تا پایان سال 2008 این برنامه بیش از 45000 زن روستایی به عنوان فروشنده دارد و بیش از 100000 روستا و 3میلیون خانوار را در هند پوشش می‌دهد.

به عنوان یک مثال دیگر، در هند یک کمپانی با همکاری فدراسیون بین‌المللی «نت‌بال» برنامه‌ای ترتیب داده است که با استفاده از ورزش، مهارت‌های زندگی و نیز عزت نفس دختران خانواده‌هایی با درآمد روزانه کمتر از 2 دلار، در سنین 14 تا 16 سال را افزایش دهد. این طرح به طور آزمایشی در بمبئی و دهلی اجرا شد و اخیرا به طور قابل توجهی گسترش یافته است. این برنامه برای حمایت اقتصادی از دختران به آنان وام می‌دهد تا بتوانند به اهداف حرفه‌ای خویش دست یابند. پروژه‌هایی از این دست نیز می‌تواند مزایای

بلندمدت و یا ناملموسی را برای کمپانی به همراه داشته باشد. از جمله می‌توان به ایجاد ذهنیت مثبت نسبت به برند کمپانی در میان مشتریان و نیز افزایش تمایل نیروی کار تحصیل‌کرده و متخصص برای همکاری با کمپانی مورد نظر اشاره كرد.

* این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

** این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

ارجاعات:

[1]: مقاله پیش‌رو، فقط خلاصه نتایج پژوهش مذکور را بیان می‌کند و متن کامل نتایج این پژوهش در آدرس زیر قابل دسترسی است:

http://www.mckinsey.com/clientservice/Social_Sector/our_practices/Economic_Development/Knowledge_Highlights/empowering_women.aspx

[2]: گزارش نتایج کامل این نظرسنجی در آدرس زیر قابل مشاهده است:

https://www.mckinseyquarterly.com/Strategy/Strategy_in_Practice/Rethinking_how_companies_address_social_issues_McKinsey_Global_Survey_results_2514?pagenum=2

ضمنا ترجمه این گزارش در صفحه 28 روزنامه دنیای اقتصاد (چهارشنبه 16 شهریور) منتشر شده و در آدرس زیر قابل دسترسی است:

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=268347

 

منبع : دنیای اقتصاد