منطقه طلایی مدیریت

صنعت بسته بندي ؛ بورس فراموش شده

صنعت بسته بندي ؛ بورس فراموش شده

يك محصول غذايي از اولين مراحل توليد و سپس در روند انتقال وجابجايي به واسطه ها و سپس فروشگاهها تا رسيدن به مرحله پاياني يعني جاي گرفتن در سبد خريد مصرف كننده و حتي در طول دوره مصرف با مخاطبان بسياري مواجه خواهد شد.

وقتي يك محصول درارتباط مستقيم يا غيرمستقيم با مخاطب قراربگيرد، در دستان او باشد و يا تنها درمسير نگاه اواطلاعات ، انتقال اطلاعات ازمحصول به مخاطب بلافاصله آغاز مي شود. هر مخاطب با توجه به اين كه چه نوع ارتباطي با محصول دارد، به آن محصول توجه مي كند و به دنبال اطلاعات لازم و مورد نيازخود متوجه مي شود.

هنر بسته بندي قدمتي به درازاي عمر نسل بشر دارد. از زماني كه انسان غارنشين باقيمانده گوشت شكار را براي نگهداري درزماني طولاني تردربرگ هاي درختان مي پيچيد، بسته بندي معنا گرفت. بسته بندي چراغ قرمزي است در برابر توقف عابران جلوي ويترين خرده فروشي ها و به حق آن را به عنوان فروشنده خاموش مي شناسند.بسته بندي چهره كالاست چون مشتري از طريق بسته بندي محصول را شناسايي مي كند. بسته بندي پيام توليدكننده را به خريدار مي رساند و بين آنها ارتباط برقرار نموده و اطلاع رساني مي كند.

بسته بندي به محصول شخصيت مي دهد ومحافظت ازكالا را دربرابر ضربه ، رطوبت، شرايط اقليمي، بوها، ارتعاش، ميكروارگانيسم ، فشار، متلاشي شدن وحشرات به عهده دارد.   تعدادي از تئوريسين هاي بازاريابي از بسته بندي به عنوان پنجمين متغير قابل كنترل در بازار (در كنار محصول، قيمت، مكان و ترفيع) ياد مي كنند.امروزه بسته بندي به عنوان يك صنعت دردنيا معرفي ومطرح مي شود و براي آن انواع مختلفي برمي شمرند.در بعضي موارد بسته بندي پس از مصرف شدن محتواي اصلي كاربرد مجدد پيدا مي كند يا اين كه پس از مصرف دور ريخته مي شود .

بسته بندي به عنوان يكي از ابزارهاي مهم بازاريابي شناخته مي شود و شركتها و دولتها براي افزايش توان رقابتي خود در بازارهاي داخلي وخارجي از آن سود مي برند. امروزه از بسته بندي فقط براي محافظت از كالا استفاده نمي شود، بلكه براي آن نقشها و مسئوليت هاي زيادي قائلند، ازجمله اين كه ارزش افزوده ايجاد مي كند و به خريدار پرستيژ و اطلاعات مي دهد.

گفتني است، نبايد هزينه بسته بندي آنقدرزياد باشد كه بهاي فروش كالا را نسبت به كالاهاي مشابه غيرقابل رقابت كند. بلكه بايد طوري طراحي شود كه دسترسي به كالا راحت بوده و به راحتي نيز قابل حمل باشد.به خود كالا لطمه نزند و مطابق با استانداردها، مقررات بازار وكشورمورد نظر باشد. همچنين مواد مصرفي بايد قابل بازيافت باشد، توليد آشغال نكند و به محيط زيست لطمه نزند. بسته بندي بايد طوري باشد كه قابليت هديه دادن را داشته باشد و با شرايط آب و هوايي كشور مورد نظرهمگون وهماهنگ باشد.اوزان كشورهدف را در نظر داشته باشد و فرهنگ و سليقه وعادات خريداران نيز در نظر گرفته شود و با ساختار بازار خرده فروشي سازگاري داشته وسطح درآمد و قدرت خريد مشتريان را درنظر داشته باشد.

به طوركلي در بسته بندي محصولات دو جنبه عمده كاربردي بودن و جذابيت بايد مورد توجه قرارگيرد.هدف اصلي از تهيه بسته، حفظ و نگهداري خواص محصولات و دسترسي راحت به محتويات داخل بسته است. به علاوه هريك ازعوامل توزيع و مصرف نيزاز بسته بندي انتظاراتي دارند. براي مثال خرده فروشان بسته بندي را نياز دارند تا به راحتي در معرض ديد و نمايش خريداران قرارگيرد ويا دراندازه هاي متفاوت باشد تا با قدرت خريد مشتريان گوناگون متناسب باشد. مصرف كنندگان نيز نوعي از بسته بندي را مي پسندند كه به راحتي قابل حمل باشد و به راحتي به محتويات آن دسترسي پيداكنند.

هزينه بسته بندي نبايد قيمت تمام شده محصول را به حدي بالا ببرد كه تعداد قابل توجهي ازمشتريان ازخريد محصول منصرف شوند.

• < قبلی
• بعدی >