فشار زنجیره تولید آلومینیوم بر محیط زیست کشور
«محیط زیست» رایگان نیست!
روزنامه دنیای اقتصاد
خسرو خندان*
ایران به عنوان کشوری در حال توسعه برای پیشرفت خود، نیاز به توسعه معادن دارد. معادن و صنایع وابسته به آن در حال حاضر حدود نیمی از صادرات غیرنفتی کشور را تامین میکنند و شرکتهای معدنی 25 درصد از ارزش 200 هزار میلیارد تومانی بورس را در اختیار دارند. اما استخراج سالانه 370 میلیون تن سنگ و خاک حاصل از فعالیتهای معدنکاری، موجب تخریب گسترده طبیعت و محیط زیست میشود؛ محیط زیستی که در کنار جامعه و اقتصاد از ارکان توسعه پایدار در هر کشوری است.
بدون شک نمیتوان نقش معدن به عنوان مزیت سرزمینی کشور پهناور ایران را نادیده گرفت. سهم این بخش در فقرزدایی، افزایش تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی کشور آنقدر بالا است که بسیاری از تبعات زیست محیطی آن را توجیه میکند؛ اما آیا همواره سود حاصل از عملیات معدنکاری، هزینههای زیست محیطی وارده به سرزمین را توجیه میکند.
در سالجاری عملیات بهرهبرداری از معدن بوکسیت در دامنههای شاهوار، از مهمترین منابع تامینکننده آب دشتهای منطقه و یکی از زیستگاههای اصلی خرس قهوهای ایران شروع شده است. بهرهبرداری از این معدن به جهت تامین نیاز تنها کارخانه آلومینای ایران عنوان شده است. در این مقاله تلاش شده تا با بررسی واقعیتهای زنجیره تولید آلومینیوم کشور، ضرورت اجرای چنین طرحی در مقابل آثار زیانبار زیستمحیطی آن بررسی شود.
جایگاه فلز نقرهای در جهان
آلومینیوم در مقایسه با مس و فولاد که سابقه هزار ساله دارند، توانسته در مدت عمر ۱۲۰ ساله خود جایگاه مهمی در صنایع مختلف از جمله خودروسازی، بستهبندی و ساختمان به دست آورد. در حال حاضر آلومینیوم پس از فولاد پرمصرفترین فلز جهان است و مصرف جهانی آن به سرعت رو به افزایش است؛. به صورت ساده زنجیره تولید آلومینیوم را میتوان به صورت شکل 1 نشان داد.
مهمترین ماده برای تولید شمش آلومینیوم، آلومینا است. این ماده عمدتا از فرآوری سنگ معدنی بوکسیت به دست میآید. حدود 30 میلیارد تن سنگ بوکسیت در جهان وجود دارد که نیمی از آن در کشورهای گینه و استرالیا قرار دارد. سالانه بیش از 200 میلیون تن بوکسیت در جهان استخراج، تبدیل به آلومینا شده و سپس در 220 کارخانه در سراسر جهان تبدیل به بیش از 40 میلیون تن شمش آلومینیوم میشود. آلومینیوم تولیدی در هزاران کارگاه کوچک و بزرگ تبدیل به قطعات خودرو، بستهبندی کالاها، اجزای ساختمانی و دیگر محصولات مورد نیاز جامعه میشود.
شکل 1 نشان ميدهد كه زنجیره تولید آلومینیوم از استخراج سنگهای معدنی شروع شده و به تولید شمش و آلیاژهای آلومینیومی منجر شده و سرانجام به قطعات آلومینیومی خودروها، ساختمانها و بستهبندی کالاها ادامه یافته و به مصرف جامعه میرسد.
وضعیت صنعت آلومینیوم ایران
در سند چشمانداز 20 ساله، توسعه صنعت آلومینیوم کشور و دستیابی به 5/1 میلیون تن هدفگذاری شده است. اما کمبود ماده اولیه مهمترین مانع بر سر راه تحقق این هدف انگاشته میشود. میزان ذخایر شناختهشده بوکسیت در ایران کمتر از 40 میلیون تن است که در سرتاسر ایران پراکندهاند. با کشف ذخائر قابل توجه بوکسیت در شهرستان جاجرم با کمکهای وسیع سازمان توسعه صنعتی ملل متحد (UNIDO) سنگ بنای تنها کارخانه تولید آلومینا در سال 1362 آغاز و سرانجام در سال 1382 با اما و اگرهای بسیار به بهرهبرداری رسید. این کارخانه ظرفیت تولید بیش از 200 هزار تن آلومینا از معادن سنگ بوکسیت را دارد و بخشی از نیاز کشور به ماده اولیه را تامین میکند. اما سه کارخانه تولید شمش آلومینیوم ایرالکو در اراک، المهدی و هرمزآل در هرمزگان، سالانه به 650 هزار تن آلومینا نیاز دارند که با توجه به سند چشمانداز و افزایش ظرفیت تولید این کارخانهها و احداث کارخانههای جدید، نیاز سالانه ایران به آلومینا به سه میلیون تن در سال افزایش مییابد که ذخایر موجود کشور به هیچ عنوان قادر به تولید مواد اولیه مورد نیاز نیست. افزایش تقاضای جهانی آلومینیوم در دهه اخیر قیمت آلومینا را به شدت افزایش داده است. در عین حال جالب است بدانیم که بیش از 70 درصد از آلوميناي توليدی جهان در مالکيت توليدکنندگان بسیار بزرگ آلومينيوم است و 25 درصد آن در قالب قراردادهاي بلندمدت حداقل براي 20 سال آينده پيش فروش شده است. اما در کنار «آلومینا»، «برق» مهمترین فاکتورتعیینکننده در قیمت تمام شده فلز آلومینیوم است؛ ایران با داشتن منابع انرژی فراوان و تولید برق ارزان و در دسترس، این امکان را دارد تا با واردات آلومینا زنجیره آلومینیوم خود را از کارخانههای ذوب توسعه دهد. در حال حاضر تبادل شمش آلومینیوم در مقابل آلومینای صادراتی، متداول ترین شیوه تهیه این ماده است، به طوری که در برابر هر 1000 تن آلومینا 350تن آلومینیوم به کشور صادر کننده تحویل میشود. توسعه صنعت آلومینیوم با اتکا به مزیت انرژی فراوان راهبرد اصلی دستیابی به اهداف سند چشم انداز است. از نمونههاي موفق این راهبرد، کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند که توانستهاند با واردات مواد اولیه، جایگاه خود را در صنعت آلومینیوم جهان تثبیت کنند؛ چهار کشور عمان، قطر، بحرین و امارات تمام آلومینای مورد نیاز خود را وارد میکنند. اما با اتکا به منابع فراوان انرژی خود توانستهاند، 10 درصد آلومینیوم جهان را تولید کنند. شرکتهای «صحار» در عمان، ««قط ـ آلوم»» در قطر، «دوبال» در دوبی، «امال» در امارات و آلبا در بحرین با ظرفیت سالانه ۵/۳ میلیون تن، بیش از 10 برابر ایران آلومینیوم تولید میکنند. صنعت آلومینیوم در این کشورها بین ۴ تا ۱۲ درصد از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده، ۱۱ هزار فرصت شغلی مختلف ایجاد کرده و منجر به ایجاد ۳۰ هزار فرصت شغلی غیرمستقیم نیز شده است. آنچه مشخص است، ایران به لحاظ تولید مواد اولیه صنعت آلومینیوم، در مقایسه با سایر کشورهای تولید کننده مزیت رقابتی ندارد. بنا به گفته مدیرعامل شرکت آلومینای جاجرم هماکنون قیمت تمام شده آلومینای تولیدی ایران 470 دلار به ازای هر تن است؛ در حالی که قیمت جهانی آلومینا در بنادر استرالیا حدود 350 دلار است. اضافه شدن 150 دلار هزینههای حمل دریایی تا ایران در کنار جلوگیری از خروج ارز و ایجاد اشتغال تنها دلایل توجیه توسعه بخش بالادستی صنعت آلومینیوم است. این استدلال به دلایل زیر محل تردید است:
1) هزینههای زیست محیطی استخراج بوکسیت که بر منابع طبیعی کشور وارد میشود در این محاسبات لحاظ نشده است. استفاده از محيطزيست رايگان نيست و قيمت کالاها بايد شامل کل هزينه اثراتي باشد که در فرآيند توليد آنها بر محيطزيست وارد میشود. هزینههای زیست محیطی استخراج سالانه 200 هزار تن سنگ بر اکوسیستم شکننده کوهستان شاهوار كه شامل تخریب زیستگاه حیات وحش و مخازن طبیعی آب و آلودگی حاصله است در معادلات اقتصادی فوق لحاظ نشده است. کوهستان شاهوار، بلندترین قله البرز شرقی، اصلی ترین منبع تامین آب کشاورزی و شرب منطقه است. هزینههای زیست محیطی عملیات معدنکاری در این منطقه باید به برآورد قیمت تمام شده تولید آلومینا افزوده شود. در حال حاضر این هزینهها را جوامع ساکن در این منطقه میپردازد.
2) تجربه کشورهای حاشیه خلیجفارس نشان میدهد که الزاما برای ارتقای صنعت آلومینیوم کشور نیاز نیست حوزه بالادستی این صنعت که از مزیت رقابتی در آن برخوردار نیستیم، توسعه داده شود. احداث کارخانههای ذوب و تکمیل زنجیره تولید در بخش پایین دستی صنعت آلومینیوم به مراتب اشتغالزایی و ارزآوری بیشتری در برخواهد داشت. در حال حاضر زنجیره تولید آلومینیوم در بخش پایین دستی تکمیل نشده است و هماکنون نیمی از شمش آلومینیوم تولیدی کشور صادر میشود. 150 هزار نفر در 11000 كارخانه و كارگاه وابسته به صنایع پایین دستی آلومينيوم با نیمی از ظرفیت مشغول کار هستند. با انتقال منابع ملی به این بخش و ارائه مشوقها جهت سرمایهگذاری در کارخانههای تولیدکننده محصولات پایین دستی آلومینیوم، علاوه بر اینکه اشتغالزایی به مراتب بالاتری دارد، ارزش افزوده بالاتری را از محل صادرات محصولات آلومینیومی نصیب اقتصاد کشور میکند.
3) حتی اگر کاهش وابستگی به مواد اولیه یکی از فلزات استراتژیک توجیهگر اختصاص منابع ملی به حوزه بالادستی زنجیره آلومینیوم کشور مد نظر دولتمردان باشد، باید روی فناوری تولید آلومینا از سنگهای معدنی نفلین که ذخایر چند میلیارد تنی از آنها در آذربایجان وجود دارد، تمرکز شود. بومیسازی دانش تولید آلومینا از ذخایر چند میلیارد تنی سنگ نفلین میتواند برای همیشه آلومینای مورد نیاز صنایع آلومینیوم سازی کشور را تامین و وابستگی کشور را به این فلز استراتژیک کاهش دهد. چنانچه اولویتهای توسعه در بخش بالادستی صنایع معدنی تعیین شوند، تخصیص منابع ملی برای افزایش تولید آلومینا در مقایسه با سایر فلزات پایه توجیهی ندارد. ارزش افزوده ناچیز حاصل از معدنکاری سنگ بوکسیت در مقابل سایر معادن فلزی همچون سنگ آهن و مس که ایران در آن دارای مزیت رقابتی است در کنار هزینههای زیست محیطی وارده، لزوم بازنگری در طرحهای توسعهای آلومینای جاجرم در دامنههای بلندترین قله البرز شرقی را آشکار میکند. در واقع چنانچه امکان زندگی مطلوب برای افراد جامعه و ارتقای جایگاه بینالمللی کشور دو هدف بالادستی بخش صنعت، معدن و تجارت باشند، عبور زنجیره تولید آلومینیوم از دامنههای کوهستان شاهوار، این اهداف را برآورده نمیکند.
* رییس هیاتمدیره موسسه طنین طبیعت تیرگان
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید