شما اینجا هستید: صفحه اصلی طبقه بندی نشدهیازده قانون ساده برای موفق شدن در کسب و کار

یازده قانون ساده برای موفق شدن در کسب و کار

یازده قانون ساده برای موفق شدن در کسب و کار

اگر می خواهید سریع تر موفق شوید، باید میزان شکست هایتان را دو برابر کنید موفقیت در آن سوی شکست قرار دارد اسم و رسم برایان تریسی در دنیای موفقیت،آشناتر از آن است که به معرفی احتیاج داشته باشد: یک مؤلف، مربی و سخنران حرفه ای در زمینة موفقیت، مدیر شرکت بین المللی برایان تریسی و مشاور بیش از۵۰۰ شرکت معتبر بین المللی.   

● موفقیت در کسب و کار

رئیس شرکت آی بی ام: اگر می خواهید سریع تر موفق شوید، باید میزان شکست هایتان را دو برابر کنید موفقیت در آن سوی شکست قرار دارد

اسم و رسم برایان تریسی در دنیای موفقیت،آشناتر از آن است که به معرفی احتیاج داشته باشد: یک مؤلف، مربی و سخنران حرفه ای در زمینة موفقیت، مدیر شرکت بین المللی برایان تریسی و مشاور بیش از۵۰۰ شرکت معتبر بین المللی. او سرسختانه اعتقاد داشته و دارد که: موفقیت اتفاقی نیست. برای موفق شدن، و به ویژه برای موفق شدن در کسب و کار، قوانین ساده ای وجود دارد که پیروی از آن ها آدم را موفق می کند.

 

مارکوس اورلیوس می گفت: فقط رؤیاهای بزرگ قدرت دارند که روح انسان را به حرکت دربیاورند. برایان تریسی احتمالا از همین جمله، الهام می گیرد و می گوید: برای این که رؤیایت به حقیقت بپیوندد، باید رؤیایی داشته باشی. به عقیده او، نقطة شروع موفقیت در کسب و کار، نقطة شروع از آینده است. او برای تمرین شروع از آینده به ما توصیه می کند:

 

زمان را در ذهنتان ۵ سال به جلو ببرید. خیال کنید که مثلا ۵ سال از این تاریخ، گذشته و الان زندگی شما از هر جهت کامل است. تصویر واضحی از زندگی ایده آل تان برای ۵ سال آینده در مقابل چشمان تان ترسیم کنید. خب، شما در آن تصویر، به چه کاری مشغول اید؟ کجا و چگونه زندگی می کنید؟ با چه کسانی معاشرت دارید؟ درآمدتان چقدر است؟ و... هر چقدر تصویری که از آینده تان خلق می کنید واضح تر و شفاف تر باشد، احتمال دستیابی تان به آن بسیار بیشتر خواهد شد. هر تغییر روشی که برای رسیدن به آن تصویر شفاف احتیاج دارید، آرام آرام در زندگی تان شروع کنید. توماس کارلایل می گوید: کسی که هدفش روشن باشد، حتی در ناهموارترین مسیرها هم به آسانی جلو می رود. اما کسی که هدفش روشن نیست، در هموارترین راه ها هم پیشرفت خوبی نخواهد داشت. پس قدم اول، این است: ترسیم دقیق هدف با تعیین جزئیات.

 

حالا روی کاغذ فکر کنید. دلخواسته هایتان را به صورت اهدافی روشن و واضح، روی کاغذ بیاورید و یک برنامة کاری برای خودتان بنویسید. برایان تریسی، یک فرمول ساده پنج مرحله ای برای این منظور ارائه می دهد:

 

۱) دقیقا مشخص کنید که در هر حوزه از زندگی تان، به خصوص در مورد وضعیت مالی، هدف تان چیست و چه می خواهید؟ ایده آل هایتان را روی کاغذ بیاورید.

 

۲) برای رسیدن به هر کدام از این اهداف، زمان بندی خاص معین کنید. اگر یکی از اهداف تان خیلی بزرگ است، آن هدف را به اهداف کوچک تر تقسیم کنید و برای رسیدن به هر هدف، زمان بندی کنید.

 

۳) فهرستی از کلیه اقدامات ضروری برای دست یابی به هر هدف را تعیین کنید و مرتبا مواردی را به این فهرست اضافه کنید تا تکمیل شود. برای تکمیل این فهرست، بهتر است که از همفکری دوستان و نزدیکانتان هم کمک بگیرید.

 

۴) فهرست تکمیل شده را بر حسب درجه اهمیت، اولویت بندی کنید تا برنامه کاری تان به دست آید. به دقت مشخص کنید که برای رسیدن به هر هدف، از کجا باید شروع کنید و به ترتیب، چه مراحلی را باید پشت سر بگذارید.

 

۵) بر اساس برنامه ای که تدوین کرده اید، بلافاصله شروع به کار کنید و هر روز، کاری بکنید که یک قدم به هدف تان نزدیک تر شوید.

 

پس از تهیه این لیست، از خودتان بپرسید که دست یابی به کدام یک از این اهداف ، بیشترین تأثیر را در زندگی شما خواهد گذاشت؟ با پاسخ صریح به این سؤال، مهم ترین و نخستین هدف تان تعیین می شود. برای رسیدن به این هدف، زمان خاص و برنامه خاصی تعیین کنید و بر اساس این برنامه، عمل کنید. هر روز اقداماتی را انجام بدهید که به هدف تان نزدیک تر و نزدیک تر شوید.

 

اگر مشغول کارید، هرچه زودتر مصمم شوید که بیشتر و بهتر کار کنید. فرمول برایان تریسی برای این منظور، فرمول اضافه بر۴۰ است. طبق این فرمول، فقط ۴۰ ساعت کار در هفته برای گذران زندگی کافی است و هر میزانی که اضافه بر آن کار کنید، در جهت کسب موفقیت است. او می گوید: اگر۴۰ساعت در هفته کار کنید، فقط یک زندگی معمولی خواهید داشت. هرگز پیشرفت چشمگیری در زندگی تان به وجود نخواهد آمد، اما هر ساعت کار اضافه بر۴۰ برای سرمایه گذاری در آینده است. حقیقت این است که در دنیای موفقیت، هیچ جایگزینی برای کار سخت و طولانی وجود ندارد. توصیه برایان تریسی بین ۶۰ تا ۸۰ ساعت کار در هفته برای شروع یک کار موفقیت آمیز است. او توصیه می کند که:

 

در تمام ساعات کاری تان کار کنید. وقت تلف نکنید. وقتی می خواهند سر صحبت را با شما باز کنند و شما را از کارتان بیندازند، بی تعارف به آن ها بگویید که کار دارید و باید برگردید سر کارتان. او یک توصیه دیگر هم دارد که به گمان خودش، می تواند کارایی تان را دوبرابر کند: یک ساعت زودتر از دیگران در محل کارتان حاضر شوید. در وقت ناهار که دیگران حضور ندارند، کار کنید و عقب افتاده های کاری تان را سر و سامان بدهید. در پایان روز هم یک ساعت بیشتر بمانید و کار کنید. شما تنها با صرف همین دو ساعت مفید، می توانید کارایی تان را تا دو برابر افزایش بدهید.

 

دنیس ویتلی می گوید: یادگیری مستمر، شرط لازم برای کسب موفقیت در هر کسب و کاری است. برایان تریسی هم اعتقاد دارد که یادگیری مستمر، کلید موفقیت در قرن بیست و یکم است. او می گوید: هر روز بین نیم ساعت تا یک ساعت را صرف مطالعه در رشته کاری تان کنید. مطالعه برای ذهن، مثل ورزش برای بدن است. یک ساعت کتاب خواندن در هر روز، یعنی خواندن یک کتاب طی یک هفته و خواندن۵۰ کتاب طی یک سال. شما این طوری برتری شگفت انگیزی نسبت به بقیه همکارانتان پیدا خواهید کرد. تا حد امکان، در دوره ها و سمینارهای مفیدی که در رشته شما برگزار می شود، شرکت کنید. تصمیم بگیرید که از امروز، یک دانشجوی جدید برای رشته کاری تان باشید و روز به روز، به حجم اطلاعات و مهارت های کاری تان اضافه کنید. این جمله کندی هم حرف برایان تریسی را تائید می کند که: اگر در شغل تان مهارت بالایی به دست بیاورید، هیچ چیزی نمی تواند جلوی پیشرفت تان را بگیرد. قانون ترکیب اطلاعات می گوید: کسی که بتواند در هر رشته ای بیشترین اطلاعات را با هم ترکیب کند و از آن ها به نحو مناسبی استفاده کند، به زودی به بالاترین سطح ممکن در آن حرفه می رسد.

 

از همین امروز اراده کنید که در کارتان بهترین باشید: زندگی شما فقط هنگامی بهتر می شود که خودتان بهتر شوید. حداقل ۱۰ درصد از درآمدتان را پس انداز کنید. این توصیه برایان تریسی است. او می گوید شما مجبور نیستید قربانی قانون پارکینسون شوید که می گوید هزینه ها متناسب با درآمد افزایش پیدا می کنند. طبق قانون پارکینسون، درآمد شما هر چه باشد، مجبورید که آن را به اضافه کمی بیشتر خرج کنید و هیچ وقت نمی توانید از هزینه ها جلو بیفتید. اگر نمی توانید با ۱۰ درصد شروع کنید، با درصد کمتری شروع کنید و آن را به مرور افزایش دهید. خودتان را عادت بدهید و مجبور کنید که با کم کردن هزینه های زائد و افزایش صرفه جویی، برای خودتان پس اندازی قطعی داشته باشید. با یک درصد شروع کنید، یک درصد را به مرور ۲ درصد کنید و۲درصد را به مرور۳ درصد و... برایان تریسی می گوید: این پول را به حساب تازه ای که برای پس انداز تان باز کرده اید و هیچ کس از آن خبر ندارد، بریزید و تا آخر عمرتان هرگز از پس انداز، سرمایه گذاری، یادگیری و رشد غافل نشوید تا به یک استقلال مالی قابل ملاحظه برسید.

 

دهنده باشید تا گیرنده باشید. این نخستین قانون دنیای موفقیت است. برایان تریسی می گوید: من این قانون را با تمام وجودم کشف کرده ام. زیگ زیگلار هم همین مضمون را با کلمات دیگری گفته است: اگر به دیگران کمک کنید تا به آن چه می خواهند برسند، شما هم می توانید در زندگی به آن چه دلخواه تان است برسید. پاداش های شما ارتباط مستقیم دارد با خدماتی که به دیگران ارائه می دهید. تریسی توصیه می کند: مرتبا این سؤالات را از خودتان بپرسید که برای چه کاری دارید حقوق می گیرید؟ ارزشمندترین فعالیت هایتان کدام اند؟ چه کاری است که شما و فقط شما می توانید انجام بدهید و اگر آن کار به خوبی انجام بشود، واقعا مؤثر خواهد بود؟ بهترین استفاده از وقت تان در همین لحظه چیست؟ و... توانایی شما برای تشخیص ارزشمندترین فعالیت تان در هر لحظه و سپس انجام آن، کلید بهره وری بالا و دست یابی به موفقیت مالی است. با تمام قوا بر روی مهم ترین کار متمرکز شوید و آن را رها نکنید تا در آن به نتیجه صددرصد برسید.

 

روزی یک خبرنگار از توماس واتسون، مؤسس شرکت آی بی ام، سؤال کرد: چگونه می شود سریعتر موفق شد؟ واتسون گفت: اگر می خواهید سریع تر موفق شوید، باید میزان شکست هایتان را دوبرابر کنید. موفقیت در آن سوی شکست قرار دارد. هر وقت در موقعیتی قرار می گیرید که ریسک شکست تان زیاد است، از خودتان بپرسید که اگر این کار را انجام بدهم، بدترین چیزی که ممکن است برایم اتفاق بیفتد چیست؟ و آن وقت، تمام تلاش تان را صرف کنید تا آن بدترین اتفاق نیفتد. رالف والدو امرسون می گوید: همه ما باید یاد بگیریم که در زندگی مان کارهایی را انجام بدهیم که از آن ها واهمه داریم. در این صورت، مرگ ترس، حتمی است. فرانکلین روزولت می گفت: هیچ چیزی برای ترس وجود ندارد جز خود ترس. ترس از شکست، بزرگ ترین مانع در راه کسب موفقیت است. زیرا شکست، انسان را قوی تر و مصمم تر می کند، اما ترس از شکست، باعث فلج شدن افکار و اعمال انسان می شود. برایان تریسی توصیه می کند که: یک ترس عمده را در زندگی تان شناسایی کنید. مثلا شکست، انتقاد، عدم تأیید و... و آن وقت، به نحوی عمل کنید که گویی این ترس وجود ندارد. مطمئن باشید که با اقدام در راستای هدف ها و رؤیاهای تان، موفقیت شما حتمی است. آن گاه دست به عمل بزنید.

 

برایان تریسی معتقد است که برای موفق شدن، رفتارمان هم باید رفتار آدم های موفق باشد. او می گوید: از بهانه تراشی و سرزنش دیگران دست بردارید. اگر در زندگی تان، مشکلات یا کمبودهایی وجود دارد، تغییرش به عهده خودتان است. مسؤولیت صددرصدِ آن چه را که هستید یا خواهید بود، بپذیرید. او توصیه می کند که همیشه و در هر پُستی که مشغول به کارید، فکر کنید رئیس شرکت خودتان هستید. با این فکر، ذهنیت کارآفرینی و خلاقیت در شما تقویت می شود و احساس مسؤولیت بیشتری نسبت به کارتان پیدا می کنید. آدم های مسؤول، به شدت نتیجه گرا و همیشه پیشگام هستند. آن ها داوطلبانه مسؤولیت ها را قبول می کنند و همیشه وظایف بیشتری را به عهده می گیرند و با انجام مسؤلانه این وظایف، تبدیل به با ارزش ترین و محترم ترین افراد سازمان کاری خود می شوند. همیشه فکر کنید که رئیس شرکت تان هستید و از خودتان بپرسید که برای افزایش بازدهی تان باید چه کار کنید؟

 

تریسی معتقد است اگر ما به کار مورد علاقه مان مشغول شویم، دیگر هرگز حتی یک روز هم کار نخواهیم کرد، بلکه کارمان در حکم تفریح خواهد بود. او بنابراین توصیه می کند که: قبل از هر چیزی تشخیص بدهید که چه شغلی بیشتر از بقیه مشاغل، شما را ارضا می کند. برایان تریسی پس از طرح این پرسش که: اگر همین امروز، صاحب یک میلیون دلار شوید، چه کار می کنید؟ می گوید: آن هایی که رضایت شغلی دارند، با جدیت و البته با فراغت بیشتری به کار فعلی شان ادامه خواهند داد. فقط ممکن است کارشان را بهتر یا در حد بالاتری انجام بدهند. آنها به قدری کارشان را دوست دارند که حتی فکر این که بازنشسته شوند یا کارشان را ترک کنند، ذهن شان را آزار می دهد. آنها مهم ترین عامل برای موفق شدن را در اختیار دارند: رضایت شغلی. او می گوید اگر شخصی با انتخاب های گوناگون کاری مواجه باشد، مهم ترین وظیفه اش این می شود که تشخیص بدهد چه کاری را بیشتر از بقیه دوست دارد تا خودش را وقف آن کار کند. حقیقت این است که وقتی به کار مورد علاقه مان مشغول می شویم، جریان ممتدی از انرژی و ایده های جدید، موجب بهبود عملکردمان خواهد شد.

 

از همین امروز، اراده کنید که در کارتان بهترین باشید. این می تواند نقطه عطفی در زندگی کاری تان باشد. زندگی شما فقط هنگامی بهتر می شود که خودتان بهتر شوید و از آن جا که هیچ محدودیتی برای بهتر شدن وجود ندارد، مرزی هم برای بهبود زندگی تان قابل تصور نیست. اجرای چنین تصمیمی، روی شخصیت شما و حتی روی کیفیت روابطی که با دیگران دارید، تأثیر خواهد گذاشت و کم کم خودتان هم احساس غرور و اطمینان خواهید کرد. تریسی می گوید: صادقانه از خودتان بپرسید: چه مهارتی است که اگر آن را بیاموزم، بیشترین تأثیر مثبت در زندگی ام ایجاد خواهد شد؟ یادتان باشد که شما نمی توانید تمام مهارت های لازم را به سرعت کسب کنید، ولی می توانید مؤثرترین مهارت ها را زودتر شناسایی کنید و سپس برای بهتر شدن در آن حرفه، هدفمندانه تلاش کنید.

 

و اما چارلز جونز قاطعانه می گوید: مطمئن باشید طی ۵ سال آینده، شما هیچ تغییری نخواهید کرد، مگر به دلیل ملاقات با افراد خاصی که در این ۵ سال با آنها برخورد داشته اید و کتاب هایی که در این ۵ سال خوانده اید. برایان تریسی هم اعتقاد دارد که ۸۵ درصد موفقیت و رضایت معنوی آدم ها به کیفیت روابط شخصی و حرفه ای شان برمی گردد. هر چه تعداد افراد مثبت و درستی که با آنها در ارتباطید بیشتر باشد، سرعت پیشرفت تان بیشتر خواهد شد. در واقع، بر سر هر نقطه عطفی در زندگی ما، شخصی ایستاده است که دستمان را بگیرد و کمکمان کند یا شخصی ایستاده است که جلوی مان را بگیرد و مانع مان شود. آدم های موفق عادت دارند که در طول زندگی، شبکه ای از ارتباطات مناسب و با کیفیت بالا به وجود بیاورند و در نتیجه، عملکردشان بسیار وسیع تر از کسانی است که هر شب به خانه می روند و تلویزیون تماشا می کنند. بخش عمده ای از موفقیت را گروه مرجع تعیین می کند. گروه مرجع یعنی همان هایی که بیشتر اوقات مان را با آنها می گذرانیم و در نتیجه، آنها بیشتر از سایرین، بر نظرات و رفتارها و ارزش هایمان تأثیر خواهند گذاشت. تریسی می گوید: اگر می خواهید موفق باشید، با افراد موفق و مثبت ارتباط برقرار کنید. از آدم های منفی بافی که همیشه گله و شکایت دارند، پرهیز کنید. اگر می خواهید با عقاب ها پرواز کنید، نباید با بوقلمون ها به سر ببرید. او توصیه می کند: مهم ترین اشخاص زندگی تان را در حال و آینده شناسایی کنید و ببینید برای کمک به آنها در زندگی خصوصی و کاری شان چه می توانید بکنید تا آنها هم برای کمک به زندگی خصوصی و کاری شما آماده باشند. فراموش نکنید که اول کاشت، دوم برداشت. این قانون موفقیت است.

توسط علیرضا امینی

http://tqm iran.blogfa.com